my diary

ساخت وبلاگ
خیلی وقت بود که نیومده بودم خاطره ای بنویسم . امروز یهو یادم اومد گفتم بیام به وبلاگ یک سری بزنم دیدم در کمال تعجبم دو تا کامنت داشتم در مورد پست هام که خیلی حالم رو خوب کرد .حقیقت اینه که اینجا این خاطرات رو برای شخص خاصی یا مخاطب خاصی یا هدف خاصی نمینویسم . حتی آدرس این وبلاگ رو هم کسی نداره و فقط خودم میام و یک سری خاطراتم رو توش مینویسممهمم نیست که کی هستم واسه همین صادقانه مینویسم بدون هیچ خودنمایی یا هدف جلب توجه ( خیلی حس خوبی داره خوده خوده خودت باشی )همیشه دوست داشتم به نوشتن خاطرات به صورت مداوم ادامه بدم اما خوب تنبلی همیشه کار خودش رو میکنه و مانع میشه از آخرین مطلبی که نوشتم خیلی وقته میگذره . بعد از قرار و مدارم با محیا به خونواده ام اطلاع دادم و مامانم عکسش رو خواست و به محض دیدنش کلی خوشش اومد از محیا و گفت برین سریع حرفاتون رو بزنین که ما یک ماه دیگه میایم تهران میریم خواستگاری . (حیف شده واقعا کلی خاطره خوب این چند وقت داشتم که هر کدومش یک داستان قشنگ بود اما الان باید خلاصه بگم) رفتیم خواستگاری و همه چی اوکی شد خونواده ها هم رو پسندیدن قرار مدار عقد و عروسی و همه چیز رو گذاشتن دقیقا بعد از چند روز از مراسم نامزدیمون که توی شهریور ماه بود هممون کرونا گرفتیم و بعد از اون قبل عروسی برای خونه یک کلاه بردار پول پیشمون رو خورد و بعدم عروسی و تعویض کار و رفتن سره خونه بعدش جا به جایی به تهران پارس و ...حیفم میاد ننویسم تک تک اونا رو هر کدومش کلی خاطره است واسم پس این رو همینجا تموم میکنم تا برم سراغ تک تک اتفاقها رو تا میتونم دقیق بنویسم البته خیلی جزییاتش رو فراموش کردم یا الان یادم نمیاد ولی همینم که یادمه غنیمتهجرات نمیکنم از اول این متن رو بخونم شاید خیلی افت my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : diaryalia بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1402 ساعت: 19:58

بعد از همه اتفاق های گذشته بالا و پایین هایی که توی زندگی و رابطه ی قبلی داشتم بالاخره با دختری آشنا شدم که دید من رو تازه تر کرد .باعث شده تا جون تازه ای بگیرم و با همه ی خصوصیت های من اشتراکات زیادی داره محیا دختری این چند وقته تونسته قلب من رو برای خودش کنه و با شرایطی که براش گذاشتم از طرف خونواده خودم کنار بیاد یک سری ویژگی هاش باعث شده تا هی بیشتر و بیشتر دوستش داشته باشم دختر قوی و باهوشیه هنرمنده و استقلال کاری و فکری داری . سعی داره مسائل رو از دیدگاه خودش ببینه و حرف بی حساب و کتاب و قبول نکنه امیدوارم بتونم توی مسیری که میخوام باهاش شروع کنم موفق و باشم و زندگی خوبی براش بسازم  my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : diaryalia بازدید : 6 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:41

بعد این همه اتفاقای خوب و بد بازم حالم گرفته است 

گرفته و خسته 

هنوزم دلم اون تنهایی رو میخواد

فارغ از همه چی بی خیال دنیا بدون نگرانی برای از دست دادن چیزی .

بری واسه خودتو فقط خودت باشی و خودت

نه لازم باشه نگران چیزی یا کسی باکسی نه لازم باشه به کسی جواب پس بدی و کسی و بازخواست کنی 

واقعا گاهی وقت ها لازمه همچین جاهایی . 

 

my diary...
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : diaryalia بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 11:07

فاطمه جان نمیدونم چجوری مطلب رو شروع کنم  فقط دلم میخواد حالت خوب باشه . شاید خودت نتونی باور کنی که چقدر دوستت دارم حتی بیشتر از اونی که تصورش رو بکنی . ولی مجبور شدم مجبور . تموم کردن این رابطه برای my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : diaryalia بازدید : 46 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 12:10

سلام علی جان من خیلی فکر کردم تو این چند وقت ،ببین من و تو نزدیک ۲ سال با هم آشنا شدیم تو این مدت کلی روزای خوب داشتیم کلی خاطره ی خوب داشتیم ،دیدم چجور به خانواده ات توجه کردی دیدم چجور علیرغم فشار ک my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : diaryalia بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 12:10

امروز جمعه اولین جمعه شهریور ۹۵ . دفترچه خاطراتم رو توی اینترنت راه اندازی میکنم .  جالبه همیشه دوست داشتم یک وب لاگ داشته باشه اما هیچ وقت فرصتش پیش نمیومد . خونه تنها نشستم دارم موزیک گوش میدم و سعی میکنم یه مطلبی پیدا کنم بنویسم تا یکم ذهنم خالی بشه  از بس که دارم فکر الکی میکنم دیونه ام میکنه تنهای خونه باشی کسی پیشت نباشه تا باهاش حرف بزنی . فک کنم اگه سره کا نمیرفتم دیوونه میشدم . اما آخره ر my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : اولین,دفترچه,خاطرات,آنلاینم, نویسنده : diaryalia بازدید : 12 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 17:50

سلام  میدونی نظریه بازیها چیه ؟البته نظریه بازیهایی که من دارم یه مقدار متفاوت  نظریه بازیها که توی اینترنت پیدا میکنی و میخونی بیشتر در مورد تصمیم گیریه البته زیادم بی ربط نیست چون آدم از تصمیمات خوبه که همیشه خوشحاله ولی همیشه همه ی تصمیمات که درست از آب در نمیاد .  بعضی وقتا با یک تصمیم درست یا غ my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : diaryalia بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 4 خرداد 1396 ساعت: 23:05

دیروز ۸ شهریور ۹۵  کنکور ارشد قبول شدم .  یه حس امید قدرت اینکه میشه از نو شروع کرد . انگار یک فرصت بهم داده شده تا خیلی از فرصت هایی رو که سوزوندم رو جبران کنم . انگار دنیا بهم لبخند زد .  از دیروز دوباره حس سر زنده بودن رو میکنم . امیدوارم از شکست های قبلی درس گرفته باشم و بیشتر از این وقت تلف نکنم . البته بعد از این خبر استرس زیادی هم بهم وارد شده . برنامه های به هم ریخته . کارهای عقب افتاده . که اگه انجام نشه ممکنه بدتر هم بشه . کارآموزی و پروژه مونده . درسهای معرفی که هنوز گیر نمراتن . امتحانات تابستون که هر کدومش رو با استرس اینکه استاد پاس کنه یا نه . حذف شد my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : حال خوب,حال خوبیه دیوونگی با تو,حال خوبیه عشقم کنارمه,حال خوب شبکه سلامت,حال خوب هومن اژدری,حال خوبيه ديوونگي با تو,حال خوب دکتر بابایی زاد, نویسنده : diaryalia بازدید : 24 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 18:13

عاشقان! من سست پیمان نیستمترک کردم گر که یار خویش را دوستان، یک لحظه از من بشنویدتا بگویم حال زار خویش را روزگاری بهر یاری بی وفا صرف کردم روزگار خویش را خوب چون در عاشقی کارم بساخترفت و آخر کرد کار خویش را رفت و پیدا کرد یار دیگریبرد از خاطر قرار خویش را من نکردم ترک زین سنگین دلی دلبر ناسازگار خویش را بلکه چون او دیگری را داشت دوستسخت دیدم کار و بار خویش را دیدم از این پس بباید در جهاندوست دارم یار یار خویش را چون نمی گنجید در یکدل دو مهرترک کردم پس نگار خویش را my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : عاشقان من سست پیمان نیستم,شعر عاشقان من سست پیمان نیستم,دانلود آهنگ عاشقان من سست پیمان نیستم, نویسنده : diaryalia بازدید : 114 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 18:13

هر روز زندگی بدون انجام دادن یه کار مفید و خوب داره میگذره و آخر شبا که میشه حسرت میخوری که چه کارهایی رو میتونستی انجام بدی و انجام ندادی . حسرت دیدن زندگی دیگران اینکه میبینی اونا شادن و خوشحال دوست داری مثل اونا بشی اما نه مثل اونا میشی نه زندگی خودتو میکنی . مثل مثلی میمونه که میگن کلاغه میخواست راه رفتن کبک رو یاد بگیره راه رفتن خودش رو فراموش کرد . تا کی قراره حسرت بخوری .  باید همیشه اینو یاد گرفت هر روز که شروع میشه میشه از نو شروع کرد . شاید بعضی چیزایی که گذشته رو نشه درست کرد اما خیلی چیزای جدیدی رو میشه ساخت ، آفرید ، خلق کرد .  پس سعی کن توی زندگ my diary...ادامه مطلب
ما را در سایت my diary دنبال می کنید

برچسب : شروع تازه,شروع تازه زندگی,شروع تازه شعر,شروع تازه t,one,يه شروع تازه,تازه شروع زندگیمونه,تازه شروع زندگیمونه زدبازی,تازه شروع زندگیمونه دانلود,تازه شروع زندگیمونه از زدبازی,تازه شروع زندگيمونه, نویسنده : diaryalia بازدید : 23 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 18:13